مطالعات منابع انسانی (Aug 2017)
مطالعه تاثیر تغییر پارادایمهای فلسفی بر مدیریت دانش
Abstract
واژه پارادایم چنان در تار و پود رشتههای مختلف، از علوم طبیعی گرفته تا علوم انسانی، نفوذ کرده که درک مفهوم و ابعاد آن برای هر پژوهشگر لازم و ضروری مینماید و بر این اساس به مفهومی غالب در فلسفة علم تبدیل شده است. تعاریف مختلفی از پارادایم ارائه کردهاند، ولی میتوان پارادایم را مجموعهای از باورها و پیش فرضهای بنیادی تصور کرد که در هستیشناسی، شناختشناسی و روششناسی متجلی میشود. تقسیمبندیهای متعددی از پارادایمها انجام شده، ولی در ادبیات علم سازمان و مدیریت، تقسیم پارادایمها به ساختارگرایی، انسانشناسی بنیادی، تفسیرگرایی و کارکردگرایی غالبتر است. در این مقاله با شرح هر پارادایم، به تاثیر تغییر پارادایمهای فلسفی بر مدیریت دانش پرداخته شده است و بیان میگردد که در گذر زمان پارادایم حاکم بر مدیریت دانش از اثباتگرایی به سمت پست مدرن تغییر کرده است. همچنین علاوه بر بررسی روند تغییر پارادایم در نظریه پردازی، مطالعهای روی 40 مقاله بین سالهای 2011 تا 2015 صورت گرفت تا پارادایم غالب بر فضای تحقیقات بین المللی در زمینه مدیریت دانش مشخص شود. نتایج به دست آمده نشان داد که پارادایم کارکردگرایی (اثبات گرایی) بر سایر پارادایم ها غلبه چشمگیری دارد.