تاریخ اسلام و ایران (Nov 2018)
مطالعة انتقادی سیاست خارجی محمدرضاشاه پهلوی در آینه نوشته ها و بیانات او
Abstract
گفتمان مجموعهای از نشانههاست که بهصورت فراگیر به شکلدهی رفتارهای فردی و اجتماعی جامعه میپردازد. در هر نظم گفتمانی مجموعهای از قوانین و قراردادها وضع میشود که به ساختاربندی اصول گفتمانی میپردازد. کنشگران اجتماعی با هدفهای ایدئولوژیکِ مدنظر خود اقدام به واردکردن نشانهها در چارچوب گفتمانی خود میکنند و اینجاست که زبان به عنوان بخش مهمِ سازندة گفتمان وارد عرصه میشود و به صورت نرمافزاری به تثبیت معناهای مدنظر کنشگران میپردازد. محمدرضا پهلوی نیز با استفاده از سازوکارهای زبانی در سطح روابط بینالملل، واقعیتهای سیاسی را بازنمایی میکرد و متناسب با سیر تحولات سیاسی و اجتماعی و فضای حاکمِ دوران خود به تثبیت نشانهها در چارچوب گفتمان سیاست خارجی خود میپرداخت. در یک الگوی نشانهشناختی از این گفتمان، محوریترین نشانه در مرکز قرار گرفته و سایر عناصر در پیوند با آن قرار میگیرند. این پژوهش توجه خود را به چگونگی کارکرد برجستهسازی و حاشیهرانی در گفتمان سیاست خارجی شاه معطوف کرده و از این طریق نشانههای مسلطشده و غالب در گفتمان شاه را مشخص میکند. در این پژوهش، پنج دورة تاریخی براساس مفصلبندیِ نشانههای مسلط و ویژگیهای غالب گفتمانی برای گفتمان سیاست خارجی شاه به این شرح تعیین شده است: دورة یکم: 1320-1324، دورة دوم: 1325-1332، دورة سوم: 1333-1344، دورة چهارم: 1345-1352 و دورة پنجم: 1353-1356. نتایج بهدستآمده از این تحقیق نشان میدهد که شرایط و رویدادهای حساس تاریخی در هر برهة زمانی منجر به جابه جایی نشانهها و تغییر چارچوب گفتمانی شاه نیز میشود.
Keywords