هنر و تمدن شرق (Jan 2018)
از زیباشناسی تا زیباییشناسی
Abstract
در حالی که اغلب منابع منتشر شده در مورد زیباییشناسی، وجه فلسفی آن را مورد توجه قرار داده، کدام زیباییشناسی به کار هنرمندان میآید؟ این سوال همچنان بلاپاسخ مانده است. فیلسوفان و هنرمندان، از دو منظر به زیباییشناسی توجه میکنند. برای فیلسوفان آثار هنری شواهد غیرمتقنی است که میتواند به لحاظ روانی و برای روشن شدن بحث نظریههای فلسفی را پشتیبانی کند. در حالی که نمونههای هنر برای هنرمند، الگویی است که با شناخت آنها میتواند پیشاپیش از نتیجه تولید اثر هنری خود با خبر شوند. این مشکل اگر چه جهانی است اما در ایران حال خاص خود را دارد.زیباییشناسی در آموزش هنر ایران مظلوم واقع شده است. فیلسوفان ایرانی، گوهر زیباییشناسی را به خانه خود برده و ناتوان از تأمین نیازهای هنرمندان همچنان مانع اصلی در الهامگیری روشمند هنرمندان از تجربه زیبا آفرینی تمدن بشریتند. در میان هزارها واحد درس در رشتههای مختلف هنر، جای خالی ارزیابی زیباشناسانه تاریخ هنر به روشنی پیداست؛ و معدود درسهایی که در دوره دکتری به آن میپردازند، به تسخیر فلاسفه درآمدهاند و بحثهای ثقیل آنها تأثیر چندانی بر فرآیند خلق آثار هنرمندان ندارد.در سوی دیگر تحولات چند دهه آموزش هنر در ایران، علیالخصوص تلاشهایی که در دوره انقلاب فرهنگی دهه 60 و اخیراً در شورای تحول صورت گرفته، علیرغم آن که هویتمند کردن دروس و کاربردی کردن آنها در قبال مسایل بومی ایران را به عنوان هدفهای اصلی خود عنوان کردهاند، هیچ نگاه معنی داری به مقوله زیباییشناسی در هنر نینداخته است.نقد هنر نیز در همه رشتهها، اگرچه باید قبل از هر معیار دیگری سراغ تحلیلهای زیباشناسانه برود، کمتر این صبغه را دارد. تحلیل مضمون، نقدهای سیاسی و جامعهشناسانه و پس از آنها کشف تأثیرپذیری از آثار هنرمندان دیگر بیشترین توجه منتقدان را به خود جلب میکند. در حالی که نقد هنری باید قبل از هر چیز ناظر به ارزیابی زیباشناسانه اثر باشد و ابعاد دیگر هنر در پرتو آن تفسیر شوند.تقلید صورت، آفت دیگری است که در غیاب دانش زیباشناسی هنرمند بر اثر او وارد میشود. رشد رسانهها و امکان قرار گرفتن آنی در کانون خبرهای هر فعالیت هنری به سیلی میماند که هر ناظری که پای محکمی بر زمین نداشته باشد را با خود میبرد. شباهتهای روزافزون آثار هنری و سرقتهایی که خبر آنها دیگر عادی شده نتیجه جریان بی وقفه اطلاعات است که در جهان جاری است. آنچه که ملتها تحت عنوان هویت دنبال میکنند تا در سیل خانمان برانداز جهانی سازی قربانی نشوند، بدون لوازم ضروری آن به دست نمیآید. هویت، به منزله قواعدی که در تاریخ فرد و جامعه، هنرمند را پدید آورده، از لابلای مباحثی همچون زیباییشناسی است که شناخته میشود. هویت محصول گونهگونی رفتار انسانهاست در تعامل با محیط و تاریخ که کیستی آنها را میسازد. از جمله عناصر هویتساز، سلیقه آنها در مواجهه با صورت محیط است که فهم آن در عالم زیباییشناسی مستتر است. بدون شناخت چیستی و چرایی امر زیبا در نظر یک قوم نمیتوان انتظار تداوم هویت او را داشت. از این رو علیرغم تأکید و اصرار بسیار برای هدایت جریانات فرهنگی و هنری به سوی گزینههای هویتمند چیز زیادی حاصل نشده است. نظام آموزشی هنر، در همه رشتهها، وظیفه دارد برای جلوگیری از هویتیابیهای تصادفی یا متأثر از رسانهها درسهای زیباییشناسی هنر (و نه فلسفه هنر) را تدوین و در سطوح مختلف به اجرا گذارد. یک تجربه از این تلاش در چارچوب درس دکتری معماری منظر دانشگاه تهران برنامهریزی و اجرا شد که 5 مقاله این ویژه نامه محصول آن است. تفاوت موضوعی و روشهای مطالعه در هر یک از 5 پژوهش انجام شده حاکی از گستردگی و عمق اثر زیباییشناسی در اقدامات مختلف هنری است. موضوع مقالهها عبارت است از سلیقه ساکنان بافت فرسوده در نوسازی نمای خانههایشان؛ زیباییشناسی منظر آسمان در ایران دوره سنت و جهان معاصر، تأثیر الگو در زیباشناسی پروژههای معماری منظر دانشگاه تهران، زیباییشناسی مداخلات مدیریت شهری در خیابان زند شیراز و زیبایی عناصر گیاهی در مینیاتورهای شاهنامه طهماسبی. دامنه مطالعات مذکور که 5 زمین متفاوت را در بر گرفته حاکی از ظرفیت عمیق مبحث زیباییشناسی برای انجام تحلیلها و ارزیابیهایی است که علاوه بر آموزش، به روند طراحی و مدیریت نیز کمکهای بسیاری میرساند. روش مطالعه آنها در سه گام اصلی تنظیم شده است : تشخیص مصادیق زیبا در هر موضوع، تحلیل چیستی زیبایی در هر کدام و استنتاج چرایی زیبایی در موضوعات مورد مطالعه. این روش میتواند اطلاعات مفیدی برای تولید یا مدیریت امر هنری را در اختیار قرار دهد.