مطالعات شهری (Jul 2021)
پیوند مردمنگاری و نظریه مبنایی ؛ روشی برای پژوهش در مطالعات شهری
Abstract
در چند دههی اخیر استفاده از روشهای ذیل سنت کیفی پژوهش غیر از علوم اجتماعی در دیگر رشتهها نیز رواج پیدا کرده و حوزه شهر و مطالعات مربوطه به عنوان دانشی میان رشتهای تأثیر بسیاری از این روشها گرفته است. از جمله پرکاربردترین روشها در این رشته، مردمنگاری و نظریه مبنایی هستند. از سویی هر کدام پاسخگوی بخشی از نیازها بوده و ضعفهایی برای کاربرد در مطالعات شهری دارند؛ برای مثال تأکید نظریه مبنایی بیشتر بر افراد و مصاحبه با آنها بوده و توجه چندانی به بحث فضا و محیط و مشاهدهی آنها ندارد، حال آن که مردمنگاری نیز مراحل تحلیلی مشخصی ندارد و اغلب بسیار زمانبَر است. هدف این پژوهش دستیابی به روشی است که بتوان با کاربست آن نقاط ضعف هر یک از دو روش بیان شده را پوشش داد و از مزیت پیوند این دو در مطالعات شهری و بحثهای مرتبط به آن مانند مفهوم فضای شهری استفاده کرد. روشی که در نتیجهی مرور اسناد در این حوزه به دست آمد، مردمنگاری نظریه مبنایی نامیده میشود. این روش ترکیبی دارای انواعی است که در این پژوهش در سه دسته ارائه شده است. برای کاربست آن در عرصه تحقیق نیز مراحلی پیشنهاد شده که در آن از ترکیب مردمنگاری با رویکرد متأخر آن و نظریه مبنایی بر ساختگرا ارائه شده از سوی کیتی چارمز استفاده شده است. درنهایت به عنوان نمونه مطالعه بر روی یک فضای نیمه عمومی(کافهای در مرکز شهر تهران) به کمک روش مردم نگاری نظریه مبنایی انجام شد. در نتیجهی این مطالعه روشن شده است که با استفاده از این روش، بخشهای مفغول مانده در هر روش به تنهایی، تا اندازهی زیادی پوشش داده شده و پژوهشی جامعتر در راستای رسیدن به اهداف آن انجام شده است.
Keywords