پژوهشنامه فلسفه دین (May 2024)
جایگاه رویکرد پدیدارشناختی در فهم تجربه دینی در تعلیم و تربیت
Abstract
در این مقاله کوشیدهایم نشان دهیم که رویکرد پدیدارشناختی میتواند روشی مناسب برای تحلیل تجربه دینی در حیطه تعلیم و تربیت باشد. برای نشان دادن این امر استدلال کردهایم که روش پدیدارشناختی به مثابه روش توصیفی از منظر اولشخص این امکان را میدهد که فرد مستقیماً تجربه زیسته خود را توصیف و تحلیل کند و تحلیلگر نیز با این تجربه زیسته او میتواند به تحلیل معنای تجربه او دست زند و فرد از معنای تجربه دینی خودش شناخت و معرفت لازم را کسب کند. بنابراین در قسمت اول این مقاله به برخی ویژگیهای مهم روش پدیدارشناختی اشاره کردهایم. همچنین در این مقاله نشان دادهایم که رویکرد کلگرایانه این امکان را برای پژوهشگر پدیدارشناس فراهم میسازد تا بتواند فرد مورد نظر -یعنی متربی یا دانشآموز- را مبتنی بر تجربه دینی او از زوایای مختلف در معرض توصیف و تحلیل پدیدارشناختی قرار دهد. افزون بر این دو نکته مهم، به این مطلب نیز پرداخته شده است که اتخاذ رویکرد پدیدارشناختی در تحلیل تجربه دینی در تعلیم و تربیت امکان گشودگی فکر برای پژوهشگر را فراهم میکند تا بدون تعصب و پیشداوری بتواند درباره باورهای مختلف دینی پژوهش کند، بدون آن که درباره درست و نادرست بودن آنها قضاوت کند. این موضوع میتواند یکی از نقاط قوت چنین پژوهشهایی باشد که در زمینه تعلیم و تربیت دینی به فرد پژوهشگر و افراد مورد پژوهش این امکان را میدهد که بتوانند بدون تعصب و پیشداوری تجربههای زیسته دینیشان را در حیطه تعلیم و تربیت به اشتراک بگذارند.
Keywords