روش شناسی علوم انسانی (Mar 2023)

کاربستِ استعارۀ مفهومی در علومِ شناختیِ معاصر به‎مثابۀ چارچوبی نظری در فهمِ متون اندیشۀ سیاسی

  • سیدایمان رضوی,
  • سید حسین اطهری,
  • مهدی نجف زاده

DOI
https://doi.org/10.30471/mssh.2023.8890.2373
Journal volume & issue
Vol. 29, no. 114
pp. 91 – 105

Abstract

Read online

مفهوم استعاره از دیرباز در شاخه‎های گوناگون دانش بررسی شده است؛ این امر بدان معناست که استعاره، برخلاف تصوّر رایج و عامیانه دیگر تنها به‎عنوانِ یک آرایۀ ادبی مورد توجه نیست، بلکه به موازاتِ رشد دانش در شاخه‎های گوناگون علوم انسانی بر اهمیت استعاره و جایگاه آن افزوده شده است. در این پژوهش می‌کوشیم با نگاهی تاریخی به سیر استعاره‎پژوهی مبتنی بر دستاوردهای جدید علومِ شناختیِ معاصر و ذیل آن علومِ زبان‎شناختی−عصبْ‎شناختی، نخست تعریفی جدید از استعاره و اهمیت آن ارائه دهیم و سپس با معرفیِ استعاره به‎عنوانِ پایۀ شناخت، مؤلفه‎های اساسیِ علوم شناختی و استعارۀ شناختی را به‎مثابۀ مهم‎ترین رکنِ این علوم به‎عنوانِ چارچوبی نظری در حیطۀ روش‎شناسیِ فهمِ اندیشۀ (سیاسیِ) استعاری پیشنهاد کنیم. براساس داده‎های مقالۀ پیش‌رو مشخص شد، با توجه به آنکه در چارچوبِ علومِ شناختیِ معاصر، یکی از بنیادهای اساسیِ نظامِ مفهومیِ ما سازوکارِ استعاریِ فهم است، پس اندیشۀ سیاسی در متون اندیشۀ سیاسی نیز از قاعدۀ استعاری‎اندیشی پیروی می‎کند؛ براین مبنا فرضیۀ اصلیِ پژوهش حاضر این است که با در نظر گرفتنِ نظریۀ استعارۀ مفهومی به‎مثابۀ یکی از ارکانِ اصلیِ چارچوبِ نظریِ علومِ شناختیِ معاصر، پرتویی نو بر فهم دیگرگونه‎ای از مفهوم‎پردازی و استدلال در متون اندیشۀ سیاسی با ابتناء بر نظریات معاصرِ استعاره و علومِ اعصابِ‌شناختی افکنده می‌شود و مبنایی در روش‎شناسیِ فهم متون اندیشۀ سیاسی فراهم خواهد شد.

Keywords