Ta̓ammulāt-i Falsafī (Jul 2022)
تبیین دیگرگرایی از منظر رویکرد عقلانی نیگل و رویکرد تجربی بتسون
Abstract
همواره پیبردن به غایت و انگیزه رفتارهای انسان از مسائل قابل توجه روانشناسان و فلاسفه اخلاق بوده است. خودگرایان انگیزه تمامی اقدامات خیرخواهانه انسان را دستیابی به نفع شخصی تلقی میکنند. در مقابل، دیگرگرایان میگویند انسان میتواند صرفاً برای تأمین منافع و رفاه دیگری کار کند و هیچ چشمداشت شخصی نداشته باشد. دنیل بتسون و تامس نیگل روانشناس و فیلسوف معاصرآمریکائی با دو شیوهی متفاوت از حامیان جدی و سرسخت دیگرگراییاند.بتسون با رویکردی تجربی و با طرح فرضیه آلتروئیسم ـ همدلی ضمن به چالشکشیدن ادعاهای خودگرایان از نوعی دیگرگرائی روانشناختی دفاع میکند. وی از طریق آزمایشات دقیق تجربی توانست وجود انگیزه دیگرگرایی در ذات انسان را ثابت نماید. بنا به ادعای او احساسِ عاطفی نگرانیِ همدلانه موجب ایجاد انگیزه دگرخواهانه جهت تأمین رفاه مطلوب دیگری میشود. از سوی دیگر نیگل با روش تفسیری خود از امکان نوعی دیگرگرایی با انگیزشِ عقلانی دفاع کرده، معتقد است دیگرگرایی بیطرفانه لازمه عقلانیت و شرط برقراری اخلاق است. این مقاله با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی به توصیف و ارزیابی آراء بتسون و نیگل پرداخته است. درنهایت نشان میدهد که تلقی آن دو از دیگرگرایی و نسبت دیگرگرایی با اخلاق متفاوت است. اما نکته مهم این است که دو رویکرد متفاوت فوق به دیگرگرایی با هم میتوانند پشتوانه محکمی برای رد خودگرایی باشند.
Keywords