سیاست علم و فناوری (Dec 2016)
سنجش پذیرش اجتماعی فناوری شبیهسازی انسان در جامعه دانشگاهی ایران
Abstract
توسعه فناوری شبیهسازی به کاربردهای بازتولیدی و درمانی در سالهای اخیر، حساسیتهای گستردهای را در جامعه جهانی برانگیخته است. از یک سو موافقان با طرح موضوعاتی نظیر توانمندی این فناوری در اصلاح نواقص زیستی و درمان بیماریها از آن حمایت و از سوی دیگر، منتقدان با در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقی و اجتماعی، از ناتوانی بشر در کنترل پیامدهای این فناوری ابراز نگرانی میکنند. توسعه این فناوری در جامعه اسلامی ایران نظیر جوامع دیگر مستلزم درک عمومی مثبت و پذیرش اجتماعی آن است. هدف این پژوهش سنجش پذیرش فناوری شبیهسازی از دو نوع بازتولیدی و شبیهسازی درمانی در جامعه دانشگاهی ایران بوده و به این منظور از مدل پذیرش فناوری دیویس استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان و اعضاء هیأتعلمی دانشگاههای شهر تهران و نمونه آماری آن شامل 316 نفر است. ابزار گردآوری دادهها هم پرسشنامه و روش تحلیل دادهها آمار توصیفی و آزمونهای همبستگی و آزمون Tاست. یافتههای پژوهش نشان میدهد که درک عمومی جامعه دانشگاهی از شبیهسازی انسانی با هدف بازتولید، منفی اما به منظور شبیهسازی درمانی، مثبت است. همچنین جنسیت، عاملی تأثیرگذار بر پذیرش این فناوری است بدین معنا که مردان نسبت به فناوری شبیهسازی خوشبین و زنان نسبت به آن بدبین هستند. یافتههای این پژوهش میتواند دلالتهای سیاستی قابل ملاحظهای را برای سیاستگذاریهای مرتبط با توسعه فناوری شبیهسازی در اختیار سیاستگذاران علم و فناوری کشور قرار دهد.