غالب (Sep 2024)
خوانشی نمادشناختی از شعر «تا انتها حضور» سهراب سپهری
Abstract
سهراب سپهری از معدود شاعران معاصر است، که گرایشی به اندیشههای عرفانی در اشعار او مشهود است. همچنین اشعار او رویِ هم رفته، فضایی سوررئالیستی دارند. همین سبب میشود که اشعار سپهری ظرفیت لازم را برای بررسیهای نمادشناختی داشته باشند. نمادشناسی رویکردی است که به تحلیل نمادهای موجود در اثر ادبی برای راهبردن به معانی پنهان آنها میپردازد. در این پژوهش، شعر «تا انتها حضور» سهراب سپهری که مربوط به دفتر «ما هیچ، ما نگاه» و آخرین شعر دیوان او است، از دید نمادشناسی بررسی و خوانش تازهیی از آن به دست داده شدهاست. پژوهش پیشِ رو با رویکردی تحلیلی ـ توصیفی ـ نمادشناختی و با تکیه بر مطالعات اسنادی و کتابخانهیی صورت گرفتهاست. هدف پژوهش حاضر این بوده است که ببینیم آیا میتوان با رویکرد نمادشناسانه به خوانشی از شعر «در انتها حضور» سهراب سپهری دست زد و آیا معنایی که با این شیوه به دست خواهد آمد، با تجربۀ زیستۀ شاعر ارتباط معناداری دارد یا خیر؟ بر پایۀ این پژوهش میتوان به این پرسش پاسخ مثبت داد. میان تجربۀ زیستۀ سپهری با معنای عرفانی این شعر ارتباطی به چشم میخورد. یافتهها نشان میدهند که در شعر «تا انتها حضور» سخن از خواب- مکاشفهیی است که راوی در آن به زمان ازل (شب ازل) میرود و با چشم «همهآگاه» به عشق، تکوین حیات، راز ازل و حقیقت مینگرد.
Keywords