Ṭibb-i Tavānbakhshī (Mar 2022)
ارتباط اختلالات صدای گفتاری و مهارتهای نوروسایکولوژی با میانجیگری سبکهای فرزندپروری و افسردگی: مهارتهای زبان و توجه
Abstract
زمینه و هدف اختلالات صدای گفتاری نوعی اختلال ارتباطی است که باعث اختلال در فراگیری طبیعی صداهای گفتاری میشود. کودکان دچار این اختلال، در بیان صداهای گفتاری خود خطاهایی دارند که موجب میشود فهم گفتارشان برای مخاطب دشوار شود. بررسی عوامل و متغیرهایی که با این اختلال در ارتباط هستند، هدف برخی از مطالعات است. این پژوهش ارتباط متغیرهایی شامل مهارتهای نوروسایکولوژی (مهارتهای زبان و توجه)، سبکهای فرزندپروری (مستبدانه، مقتدرانه و آسانگیرانه) و افسردگی مادر با اختلال صدای گفتاری در یک مدل واحد بررسی شدهاست.مواد و روشها در این پژوهش توصیفیتحلیلی از روش همبستگی از انواع معادلات ساختاری استفاده شدهاست. بدینترتیب، ۱۱۷ کودک ۴ تا 6 سال دچار اختلالات صدای گفتاری بهصورت هدفمند از مراجعین کلینیکهای گفتاردرمانی و همچنین غربالگری مهدکودکها با استفاده از آزمون احمدی و همکاران انتخاب شدند. درباره هر آزمودنی مقیاس نوروسایکولوژی کانرز، مقیاس سبکهای فرزندپروری بامریند و مقیاس افسردگی بک اجرا شد. این مقیاسها توسط مادر تکمیل شد. در پایان، دادههای حاصل با روش همبستگی، رگرسیون، تحلیل مسیر و معادلات ساختاری تجزیهوتحلیل شد.یافتهها نتایج تجزیهوتحلیل آماری به روش همبستگی و بهرهگیری از روش معادلات ساختاری با کمک نرمافزار آموس نشان داد رابطه و اثر زبان بر اختلالات صدای گفتاری بهصورت مستقیم معنادار است (0/0190/026=P).نتیجهگیری نتایج نشان داد مهارت زبان اثر و رابطه مستقیمی با اختلالات صدای گفتاری دارد. بدینصورت که هرچه مشکلات زبان بیشتر باشد، تعداد صدا (واج) خطا در اختلالات صدای گفتاری بیشتر است. رابطه مستقیم توجه به اختلالات صدای گفتاری و همچنین رابطه زبان و توجه با اختلالات صدای گفتاری با میانجیگری سبکهای فرزندپروری و افسردگی مادر قابلتوجه نیست. ازطرفدیگر، در مدل توجه، سبک فرزندپروری آسانگیرانه رابطه معکوسی با اختلالات صدای گفتاری دارد و هرچه این سبک بیشتر استفاده شود، تعداد صدا (واج) خطا در اختلالات صدای گفتاری کمتر است.
Keywords