Jilvah-i hunar (Nov 2020)
تحلیل نشانههای مضمونی و تصویری در رباعیات خیام و نگارههای حسین بهزاد
Abstract
روند پیوسته تحولات نگارگری، بیش از آن که در زمینه سبک و اسلوب مکاتب تصویری سدههای متمادی ایران اسلامی باشد، همواره، در ارتباط با ادبیات و بهرهمندی از مبانی زیباییشناسی و مضامین شعری آن قابل ملاحظه بوده است؛ همچون آثار حسین بهزاد که در موانست و همسخنی با رباعیات خیام آفریده شدهاند. لیکن، آنچه در این پیوند تاریخی، سابقه نداشته و سبب تمایز آثار بهزاد از سایر نگارهها شده، قرابت موضوعیشان با اندیشههای فلسفی خیام است. اندیشههای پرسشگرانهای که اگرچه اغلب با رویکردی خاص پیرامون جهان و انسان هستند، با اینحال، نگارگر آنها را چنان مصور کرده که گویی این آثار ضمن بیان احوال درونیاش، ترجمان مستقیم اشعار خیام نیز هستند. بر این اساس، پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانهای- الکترونیکی برآن است تا به شناختی جامع و درکی ژرف از نحوه بازنمود مضامین و معانی این رباعیات در آثار بهزاد دست یابد. چنانکه واکاوی نشانههای مضمونی و جوانب تاثیرگذاریشان بر نگارهها در قالب نشانههای تصویری سبب نقد صحیحتر و خوانش جذابتر هر دو متن شعری و دیداری خواهد شد. در این راستا، یافتههای پژوهش گواه آنند که بهزاد، نهتنها از نشانههای نمادینی همچون کوزه، کوزهگر، کارگاه کوزهگری، خاک و پیر راوی بهره برده است، بلکه از اصول و قواعد بصری رایج در نگارگری هم تبعیت کرده و با اجتناب از فضای خالی، کاربرد خطوط شکسته تند و تیره در قلمگیری و تضادهای رنگی یا مفهومی در پیشزمینه و پسزمینه، توانسته مضامین شعری خیام را صورتی بصری دهد و نگاه مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد.
Keywords