مجله پژوهش در علوم توانبخشی (Apr 2011)

تاثير اسپلينت دورسال مچ دست بر سندرم تونل كارپال بر اساس مطالعه هدایت عصب حرکتی مدين

  • Azam Bagheri,
  • Mohsen Reisi

DOI
https://doi.org/10.22122/jrrs.v7i1.150
Journal volume & issue
Vol. 7, no. 1

Abstract

Read online

زمينه و هدف : سندرم تونل كارپال يكي از شايع‌ترين نوروپاتيهاي اندام فوقاني است كه در اثر گير افتادن عصب مدين در مچ ايجاد مي‌شود. در اين تحقيق به بررسي نوع جديدي از اسپيلنت(اسپيلنت دورسال مچ دست) در مقايسه با نوع مرسوم (اسپيلنت پالمار) بر اساس پارامترهاي الكترودياگنوزيس پرداخته شده است. روش بررسي: به منظور انجام يك مطالعه نيمه تجربي از نوع كارآزمايي باليني قبل و بعد، 22 بيمار زن مبتلا به CTS خفيف يا متوسط مورد ارزيابي قرار گرفتند.بيماران مبتلا به CTS درمان نشده كه با انجام تست هاي الكترو دياگنوزتيك، مبتلا به نوع خفيف يا متوسط شناخته مي شدند، به طور تصادفي به دو گروه تقسيم شدند. يك گروه (12 نفر)، اسپيلنت دورسال مچ دست و گروه ديگر(10 نفر) اسپيلنت پالمار مچ دست( هر دو در وضعيت نوترال مچ) دريافت نمودند و يك بار قبل از مداخله درماني و بار ديگر به فاصله زماني 4 هفته پس از مداخله درماني، مورد ارزيابي توسط تست هاي الكترودياگنوزتيك قرار گرفتند. متغيرهاي موردبررسي شامل تأخير هدايت حرکتی ديستال عصب مدين، آمپليتود و سرعت هدايت عصب حرکتی بود. به منظور آناليز داده‌هاي مطالعه از آزمون هاي كولمو گروف اسميرونوف، T مستقل و زوج شده استفاده شد. يافته ها : نتايج به دست آمده نشان مي‌دهد كه پارامترهاي هدايت عصب حرکتی مدين در هر دو گروه پالمار و دورسال پس از مداخله 4 هفته اي تغيير قابل ملاحظه اي در جهت بهبود داشته است.(05/0 p<). همچنين مقايسه پارامترهاي الكترودياگنوزيس حرکتی بين دو گروه پس از 4 هفته اختلاف معناداري را نشان نداد. (05/0<p). نتيجه گيري : مطالعه حاضر نشان داد كه به لحاظ علائم الكترودياگنوزيس حرکتی عصب مدين ، هر دواسپلينت دورسال مچ دست و اسپلينت كوكاپ مرسوم در بهبود سندرم تونل كارپال تاثیر مثبت دارند. كليد واژه‌ها: سندرم تونل كارپال ، اسپيلنت دورسال مچ ، سرعت هدايت عصبي